دلنوشته رهایی مورخه 1397/12/15

بنام خدایی که هست

میگوینددنبال حقیقت بودن کفش آهنی وعمرنوح می خواهد،کریستف کلمپ قاره آمریکاراکشف نمود،ادیسون برق راکشف کرد،نیوتن قانون جاذبه زمین راکشف کرد،اماهیچ کجاتاامروزنخوانده ونشنیده ایدحقیقت راکسی کشف کرده باشدحتی درکتاب گینس،درگوگل وکامپیوترهای پیشرفته هم اینچنین نشده است،حقیقت یک واژه وکشف آن یک معادله بی جواب است،وقتی سراغ عشق های جودانی وتاریخ نویس هم که میرویدحقیقت یافت نمیشود،نه عشق یوسف وزلیخا،نه عشق لیلی ومجنون،نه عشق فرهادوشیرین،چه رسدعشق های پوشالی امروزی که درفضاهای مجازی واینترنتی شکل گرفته وپایانی ناکام وکمدی دارد،انسانهاازجنس نر و ماده که درخطرات اقتصادی وکمبودهای معنوی سیرمیکنندباطراوشات دروغین واحساسات ساختگی سعی دراستتارحقیقت بوده وهمواره هستند،ازفسیل حیوانات ودگردیسی جمادات امروزنفت استخراج ومعادن ذغال سنگ وغیره کشف شده،اماهیچ حقیقتی نه امروزفسیل میشودونه حقیقتی درآینده استخراج وکشف میگردد،من خودرابرای کشف حقیقت به دردسرنمی اندازم،معترف ومعتقدم خقیقت وجودظاهری ونهانی نداردونسلش بین ماآدمیان ماننددایناسورهامنقرض گردیده،بیایدخودرارهاازدنبال حقیقت وکشف ناممکن آن سازیم،رهایی بهترین است رهایش کنیم که رهاشویم.