دلنوشته خردادی(رمضانی):خاطره هیجده

ساخت وبلاگ

بنام خدایی که هست

هیجده ماه مبارک رمضان راشروع میکنیم وخاطره هیجدهم رانگارش:درماه رمضان سال 1393 ازسازمانی دولتی که برای کاری به آنجامراجعه کرده بودم خارج شدم،چون روزه بودن نای مرابرده بود،تاکسی دربستی گرفتم که مرابه منزل برساند،درراه راننده میگفت مشگلی دارم وازچندروزپیش تاکنون دنبال گرفتن وام بودم،اماموفق نشده ام وفردابایدپول رابه بیمارستان برسانم تافرزندم عمل شود،به زمین وآسمان التماس کرده ام اماهیچکس مرایاری ننموده ،واقعآمامسلمانان چراباهم اینهمه بیگانه وبی تفاوتیم؟من که روزه رمقم راگرفته بودگفتم:مشگلت باچقدرپول حل میشه؟گفت:سه میلیون تومان که درشش ماه تسویه میکنم،نزدیک خانه شده بودم ووقتی بخانه مارسید،گفتم چندلحظه ای باش تابروم خانه بیام،واردخانه شدم وبه پسرم که بامن زندگی مبکنه گفتم پولت که گذاشتی بری موبایل بخری چقدره گفت:سه میلیون تومان چطور؟گفتم پولتوبده فرداتاظهربهت میدم،گفت:نمیخوادپولوبدی فردابرام یه موبایل آیفون 6 پلاس بگیربیار،رفت وپول سه میلیون تومان راآورد،گرفتم وباخوشحالی برای راننده که بیرون خانه بودبردم وتحویلش دادم،ازماشین پایین آمدوتشکرفراوان کردوگفت اگراجازه میدهیدفرداشب چکهای پرداختی رابرایتان بیاورم،گفتم بروکاربیمارستان بچه ات راانجام بده عجله نکن بعدبیا،سوارماشین شدوخوشحال رفت،افطارشدوسرسفره افطاری غربت وتنهایی ومشگل مریضی فرزندراننده مراازخوردن افطاری بجزیک چای انداخت ومیل خوردنم گرفته شد،فردادوستی داشتم وموبایل فروش علاءالدین بود،موبایل برایم آوردوچک بیست روزه گرفت،بعدازظهردرخانه موبایل رابه پسرم دادم وقبل ازافطارراننده باچکها بمن مراجعه وچکهارادادوازخوب عمل شدن فرزندش خندان وشادبود،واقعآچراخوشحالی گرفتاری رفع شده گرفتاران ماراشادومسرورنمیکند،کاربسیارکوچک من برای اوبسیاربزرگ جلوه مینمودودعایش ازهرچیزدیگری برایم ارزشمندتربود،خوشحال کردن مردم گرفتاروضعیف مرضی حق تعالی است.م م مخبری ساعت 1:59 مورخه 1398/3/3

دلنوشته رهایی مورخه 1397/12/15...
ما را در سایت دلنوشته رهایی مورخه 1397/12/15 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mohamadmehdimokhberi بازدید : 151 تاريخ : شنبه 11 خرداد 1398 ساعت: 0:16