دلنوشته خردادی(عیدفطر):خاطره آخرعیدفطرمورخه 1398/3/15

بنام خدایی که هست

عیدفطرپایان ماه رمضان وبیست ونه روزروزه داری است،این عیدسعیدبرهمه مسلمانان مبارک باد،خاطره عیدفطررابادلی آکنده ازتآسف وتآثرنقل میکنم:جوانان ده شصت راتوصیف نمیکنم اماچندنکته ازآنها برای تجربه اندوزی خودمی نگارم،شایدبعضی ازآنهاازخواب خرگوشی بیداروازبیراهه های کویرخطا وگناه به راه راست گلستانی خدایی بازگردانده شوند،وشبهاباوجدانی راحت بخوابند،دهه شصتی هابسیارخودسروپراشتباه درجامعه ظهورنموده اندوبلوغشان غیرطبیعی ترین بلوغ هابوده است،ازاین دهه دانشمند،شاعرونویسنده واقتصاددان بسیاراندک واندک تربه عرصه اجتماعی واردشده وخواهدشد،نسلی هستندکه پسرهایش تتووخالکوبی ودجال پرستی راپسندیده ودرادامه تحصیل وکارهای فکری وخلاقیتهای علمی ناموفق وصفربوده اند،دخترهایش بسیاردروغگو،دریده وسربه هواونترس ازکسب تجربه های عشقی زودگذروتعدددوست پسرگرفتن،ماهرانه عمل نموده ومینمایند،اهل خدا ترسی وخانواده نیستندوسرکشانه قصدترک خانه وهمخانه شدن لحظه ای باپسرهارادارند،متعهدووفادارنیستندوحرف شنوی ازبزرگترهارانداشته وخوسرانه عمل میکنند،یکی ازاین دخترهارامیشناسم،چندی پیش خیانت وخطا کرده وبه خانواده دروغ گفته وهمچنان باآن پسربیکاروبیسوادمردنشده وتتوشده دردست ارتباط داشته وبه خانواده خودهمچنان دروغ گفته ومیگوید،اینک باتردستی قصدداردبافردی که سالهاحمایت مالی ومعنوی نموده وبه اوخیانت کرده ارتباط نیزداشته باشدوازترفندهای مختلف ونیرنگهای زنانه نیزکم نمیگذارد،سئوال اینست که چراحال که باآن جوان بیکارارتباط داردبازبه اوخیانت کرده ومیخواهدبادیگری یادیگران هم باشدپی به اوضاع جنسی وروانی خودنمیبرد؟خطاوخیانت ودروغگویی تاکی؟!!محمدمهدی مخبری ساعت 13:13 مورخه 1398/3/15.